Inland Empire
نوشته شده به وسیله ی بازیگر در تاریخ 88/3/1:: 4:36 صبح
در ابتدا از مدیریت وبلاگ تشکر می کنم بابت دعوت گرمشان
دوست عزیز و نادیده من جناب آقای دهقانی سوالاتی را در مورد این یادداشت از من پرسیده بودند که تصور می کنم قبل از پاسخ دادن بد نیست یک بار یادداشت یکجا در این پست بگذارم:
من فیلم را 2 بار دیدم و سعی می کنم برداشی را که خودم از فیلم کردم را با نقدهایی که در مورد فیلم خواندم تلفیق کنم البته قبول بفرمایید که درک فیلم مشکل است (اسامی و نام کاراکتر ها را از سایت www.imdb.com وام گرفتم)
من شخصا زیاد به این فکر نمی کنم که آیا شخصیت های روایت شده Laura Dern (Nikki / Sue) در فیلم واقعی هستند یا اصلا وجود خارجی دارند یا نه. آنها تجسم ذهنی ساده دختر محبوس در اتاق هستند (Karolina Gruszka / Lost Girl) به نظر من تنها کاراکتر واقعی فیلم همان Lost Girl است که در یک اتاق ظاهرا زندانی شده و هنگام نگاه کردن به فیلمی که بازیگر اصلی آن Laura Dern است گریه می کند (البته در تصویری که دخترک نگاه می کند یک صحنه تاتر به ظاهر کمدی نشان داده می شود که بازیگران لباس خرگوش به تن کرده اند و روی تصویر صدای قهقه های نامناسب و بی جا پخش می شود)
با توجه به مساله ادای بدهی که چند بار در طول فیلم بیان می شود حدس می زنم آن اتاق سمبل زندان است برای دختر یا اینکه دخترک قبلا مرده (مثل فیلم قبلی لینچ Mulholland Drive ) و اتاق سمبل برزخ می باشد
فکر می کنم دختر قبلا فاحشه بوده و احتمالا فیلمی که نگاه می کند در باره آینده ای است که با رد یا قبول شغل فاحشه گری برای او متصور است در هر صورت دختر فکر می کند با دانستن آینده همانطور که پیرزن مرموز ابتدای فیلم اشاره می کند زندگی خود را تغییر دهد ولی مشکل بزرگ این است که به علتی که معلوم نیست (شاید یک شوک عصبی به علت شغلی که داشته) دختر به فراموشی دچار شده و نمی تواند حقیقت را از درون ذهن خود بیرون بکشد.
در ادامه می خواهم فیلم را به 3 قسمت یک ساعته تقسیم کنم:
یک ساعت اول فیلم مربوط به رویای هالیوود می شود ( همانطور که در Mulholland Drive دیده شد) در جایی که یک هنرپیشه زن معروف که با یک مرد حسود و فوق العاده ثروتمند ازدواج کرده است تصمیم می گیرد در یک فیلم که بر اساس یک داستان عامیانه لهستانی است که مخلوطی از واقعیت داستان و خیال است ایفای نقش کند. طی فیلمسازی هنرپیشه زن Nikki عاشق همکار هنرپیشه خود Devon Berk (Justin Theroux) که مردی بدنام و زنباره است می شود و این مساله باعث می شود که زندگی آنها تبدیل به تیتر اول شایعات رسوا روز شود (بهترین چیز در امور عشقی دخترک (Lost Girl) – در ذهن خودش- این است که بتواند یک مرد پولدار را راضی کند که به خاطر او به زنش خیانت کند)
فیلم Inland Empire در یک ساعت دوم خود تبدیل به یک کابوس می شود. Dern در یک خانه معمولی در نقش Susan Blue که در حقیقت نقش Nikki در فیلم است زندگی می کند و شوهرش یک مرد بسیار ساده و معمولی است که در فیلم سس گوجه فرنگی را بر روی پیراهن خود می ریزد و در همین حال Dern برای یک مرد ثروتمند به نام Billy Side که شخصیت Theroux در قفیلم است کار میکند. در عین حال Billy با Doris (Julia Ormond) ازدواج کرده است
Theroux یک بار دیگر Dern را اغوا می کند اما اینبار دخترک (Lost Girl) چیزهای بیشتری به یاد می اورد.
Sue ، Doris را در خانه Bill می بیند و از دیدن او شوکه می شود چون تصور می کرده که خودش Doris را کشته است ( همدستی یا ارتکاب به قتل گناهیست که دخترک به خاطر آن زندانی شده).
داستان Sue و Billy در حقیقت بازتابی از ذهنیت دخترک است درآن هنگام که در لهستان همسر یک مرد حسود لهستانی است که حاملگی مشکوکی را برای دختر متصور می باشد در هر صورت شوهر حسود معشوق دخترک را می کشد در حالی که دخترک فکر می کند خودش همسر حسود معشوقش را با پیچ گوشتی کشته. شوهر پس از کتک زدن دختر که موجب سقط جنین می شود وی را ترک می کند.
در یک ساعت سوم (پایانی) Dern به یک فاحشه بدون نام و پست تبدیل می شود که با مردی که گفته می تواند به او کمک کند صحبت می کند. او احتمالا تکیه گاهی است برای Dern که به او اجازه می دهد اتفاقات و اصوات را به صورت حقیقی احساس کند یا شاید هم واقعا یک دربان ساده باشد ولی به نظر من در اینجا آنچه اهمیت دارد که Inland Empire را به یک فیلم خوب تبدیل می کند در حقیقت کلکسیونی از اجرای عالی Dern هست که هر چیز بد دیگری را در فیلم کم رنگ می کند. Dern در جز به جز صحنه ها - انگار که هیپنوتیزم شده باشد – چنان تاثیری بر ذهن بیننده می گذارد که مدتها باقی خواهد ماند.
در ادامه Dern را کماکان در نقش یک فاحشه پست در خیابان های هالیوود میبینیم. او تمام دلایلی را که باعث شده وی به اینجا برسد را پس میزند و خود را سزاوار کشته شدن به دست زنی می داند که خود Dern باعث بدبختی وی شده است.
پی بردن به چیزهایی که از دست رفته و احساس پشیمانی برای آنها به دخترک کمک می کند که مرگ خود را قبول کند.
مرگ Sue در فیلم نمایانگر تمام شدن زندگی دنیوی دخترک است و همچنین به وجود آمدن زندگی جدیدی در قالب شخصیت Nikki
Nikki اقدام به کشتن Phantom (Krzysztof Majchrzek) می کند – Phantom سمبل کسی یا چیزی است که دختر را از یک شخصیت واقعی دور میکند و وی را تبدیل به Lost Girl می کند ( مثلا Pimp دختر) بدین گونه با کشته شدن Phantom به بازیگران با لباس خرگوش اجازه داده می شود که بتوانند از جعبه خارج شوند و صحبت کنند همچنین Lost Girl هم از اتاق نجات پیدا میکند و به تلویزیون می رود جایی که Dern – که اکنون سمبل آزادی و نجات وی می باشد- با یک بوسه زندگی دوباره ای به دخترک میدهد Dern از صحنه محو می شود چون راه رهایی دخترک را هموار کرده و دیگر احتیاجی به او نیست
کلمات کلیدی :